چکیده ورود فناوریهای نوین ارتباطی سبب شد صنعت رسانه از تسلط شرکتهای بزرگ که تواناییهای مالی بالا و دسترسی به امکانات گرانقیمت داشتند خارج شود و فعالیت شرکتهای کوچک و کارآفرین با استفاده از این فناوریهای جدید و ارزان امکانپذیرتر شود. اکنون در پهنه صنعت رسانه شاهد خودنمایی شرکتهای کوچکی هستیم که با سرمایههای کوچک و به یاری فناوریهای نوین ارتباطی، نوآوریهای جدیدی را به بازار معرفی کردهاند. با این حال، اگرچه ورود این فناوریها به کشور ما سبب افزیش فعالیتهای کارآفرینی در عرصه رسانههای دیجیتال و به ویژه در عرصه اینترنت گردید، اما با وجود ایدههای متعدد، آمار موفقیت کارآفرینان ایرانی چندان چشمگیر نبوده است و چنین امری ضرورت پژوهش برای یافتن زمینههای موفقیت این شرکتها را نمایان میکند. پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای تجاریسازی این نوآوریها، با استفاده از روش نظریهپردازی داده بنیاد انجام پذیرفت. پس از انجام کدگذاری روی مصاحبههایی که از پانزده کارآفرین رسانهای فعال در پنج طبقه محصولات به عمل آمد، چارچوبی پنج عاملی شامل عوامل مربوط به منابع، شرکت، محصول و استراتژی به عنوان عوامل تحت کنترل کارآفرین؛ و عوامل مربوط به زیرساخت به عنوان عامل غیرقابل کنترل؛ همراه با مقولههای مربوطه استخراج گردید. این عوامل عبارتند از مزیت رقابتی، تیم و نیروی انسانی، سرمایه تجهیزاتی، سرمایه اجتماعی، سرمایه مالی، برونسپاری فعالیتها، ایده کسب و کار، طراحی محصول، زمانبندی ارائه محصول، چشمانداز، مدل درآمدی، نیازهای بازار و مشتریان، دانش کسب و کار، سبک کارآفرینی، چالاکی، یادگیری، زیرساخت دسترسی به زیرساخت الکترونیکی، دسترسی به نظام پرداخت الکترونیکی، دسترسی به نظام اطلاعات بازار، زیرساخت قوانین و زیرساخت توزیع. چارچوب به دست آمده گامی آغازین در جهت ورود به پژوهشهای دیگر در زمینه طراحی مدلهای اقتضایی و بومی برای تجاریسازی نوآوریهای دیجیتال کارآفرینان رسانهای محسوب میشود و عوامل تشکیل دهنده این چارچوب در مطالعات بعدی میتوانند به عنوان اجزای مدلهای اقتضایی قرار گیرند. درادامه دانلود پایان نامه(رساله دکتری)ارائه مدل تجاریسازی نوآوریهای رسانه های دیجیتال در شرکت ها تشریح شده است.
– بیان مسئله تحقیق
مدیریت رسانه به عنوان یک رشته دانشگاهی در حال شکلگیری و جهتیابی در قالب گرایشهای مشخصی است. در حالیکه به طور سنتی حوزههای گوناگون مرتبط با رسانه در چارچوب علم ارتباطات مطالعه میشدند، در سالیان اخیر گرایشهای متفاوتی از رشتههایی خارج از علوم ارتباطات اهمیت یافتهاند و به نظر میرسد با ظهور این گرایشها، علم ارتباطات از تسلط کنونی بر علم رسانه به سطح یکی از چند علم تأثیرگذار در مطالعات این رشته تنزل یابد. یکی از این گرایشهای نوظهور در دنیای رسانه، توسعه محصول جدید رسانهای و نیز گرایشهای مرتبط با فناوریهای نوین دیجیتال است (موسبرگر و کیندم، ۲۰۰۹: ص۶). در شرایطی که پیشتر واژه «رسانه» اساسأ رسانههای جمعی همچون تلویزیون، رادیو، سینما و روزنامهها را به خاطر شنونده متبادر میکرد، امروز بخش بزرگی از بار این واژه بر روی محصولات دیجیتال و سفارشیشدهای قرار گرفته، که از طریق بسترهای توزیع پیشرفته همچون شبکههای اینترنت و موبایل ارائه میشوند. از این رو مطالعات مربوط به این حوزه رسانهها؛ که ویژگیهای کاملأ متفاوتی را نسبت به رسانههای جمعی دارند و از فرایندهای تولید، توزیع و عرضه گرفته تا تأثیرگذاری و ارتباطات خصوصیات متمایزی از رسانههای جمعی یافتهاند؛ از جمله نیازهای پژوهشی است که اقدام برای آنها سبب گسترش دانش در چارچوب علم رسانه میشود.رواج و گسترش فناوریهای نوین در عرصه رسانهها سبب شده است که تحولات بنیادینی در این صنعت به وقوع بپیوندند. نوآوریهای دیجیتال هزینه تولید محصول را کاهش دادهاند و ورود به بازار را برای شرکتهای کوچک آسان نمودهاند. این فناوریها سبب شدهاند سرمایه اولیه برای انجام فعالیتهای رسانهای کاهش یابد و تولید محصولات، عرضه آنها و همکاری میان شرکتهای کوچک دستاندرکار به اشکال جدیدی ممکن شود. این امر موجب میشود که شرکتهای بزرگ رسانهای که بازیگران مسلط بیچون و چرای صنعت رسانه بودهاند، انحصار خود را بر این صنعت از دست بدهند و شرکتهای کوچک که دارای دانش مناسب باشند بتوانند خود را به عنوان بازیگران این بازار مطرح نمایند (تارو، ۲۰۰۹). چنین تحولاتی صنعت رسانه را برای فعالیتهای کارآفرینی به یک صنعت جذاب تبدیل کرده است. نیاز به سرمایه کم، دانش بنیان بودن، امکانپذیری تمرکز بر بخشهای کوچک بازار، چالاکی و انعطافپذیری و ورود پی در پی تحولات نوین که فرصتهای جدیدی را ایجاد میکند، سبب شده است که کارآفرینان صنعت رسانه را به عنوان یکی از بازارهای بسیار سودآور و مناسب برای فعالیت شناسایی کنند و به این دلیل است که شاهد حضور بسیار پررنگ و آشکار کارآفرینان در صنعت رسانههای نوین در تمام نقاط جهان هستیم. از کشورهای توسعه یافته صنعتی همچون آمریکا و کشورهای اروپایی گرفته تا کشورهای در حال توسعه شتابان همچون کره و هندوستان، فعالیتهای کارآفرینی رسانهای به شدت رواج یافته است و زمینه مناسبی برای پیشرفت، درآمدزایی و تحقق استعدادها به وجود آورده است.کارآفرینان ایرانی نیز همچون فعالان سایر نقاط جهان حضور پررنگی در پهنه رسانههای نوین یافتهاند. با این وجود بخش اعظم این شرکتها از ارائه محصولات با ویژگیهای سطح بالای کارآفرینی به بازار ناتوان ماندهاند و علیرغم ایدههای نوین و جذابی که موسسان این شرکتها دارند، موفق به تبدیل آن ایدهها به محصولاتی که مورد استقبال بازار قرار گیرد، نشدهاند. تا کنون اغلب پژوهشها در زمینه تلاش برای پیشبینی موفقیت از طریق شناسایی عوامل تعین کننده نوآوری بوده است، مثل شناسایی عوامل موفقیت استراتژی نوآوری در شرکتهای کوچک، یا شناسایی تکنیکهای موفقیت نوآوری و تکنولوژی در شرکتهای کوچک (ادواردز و همکاران، ۲۰۰۵). اما تحقیقی که با هدف ارائه چارچوبی برای تجاریسازی این نوع نوآوریها به ویژه در صنعت رسانه و میان شرکتهای کارآفرین رسانهای انجام شده باشد یافت نگردید. ادواردز و همکاران (۲۰۰۵) تصریح کردهاند که نیاز به تحقیقاتی در زمینه نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط وجود دارد که پیچیدگی ارتباط میان ساختارهای درونی و بیرونی شرکتها را شناسایی کند.از سوی دیگر، نوآوری جوهره کارآفرینی و ویژگی لاینفک محصول رسانهای است و از این رو میتوان درک نوآوری را نقطه عطف مطالعات کارآفرینی رسانهای دانست. با توجه به اینکه در عصر تحول شتابان فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی به سر میبریم، دگرگونی و تغییرات ساختاری ناگزیر صنعت رسانه در کنار چالشها و تهدیدات آن، بستر مناسبی را نیز برای بهرهگیری از فرصتها پدید آورده است. با توجه به اینکه شرکتهای کوچک و کارآفرین که در صنعت رسانه وارد میشوند بزرگترین دارایی خود را توانایی استفاده از فرصتها برای پاسخ دادن به نیازهای بازار میدانند، ارائه چارچوبی که از طریق آن بتوان فرایند نوآوری را برای تجاریسازی یک محصول یا خدمت جدید تشریح نمود، میتواند گامی باشد به سوی طراحی مدلی برای تجاریسازی این نوآوریها. برای این منظور تحقیق جاری با تلفیق دانش موجود در حوزههای علوم رسانه و کارآفرینی و تلفیق آنها با مدیریت نوآوری و توسعه محصول جدید تلاش دارد تا مدلهای نوآوری و توسعه محصول جدید برآمده از این نوآوریها را برای شرکتهای کارآفرین فعال در صنعت رسانه مورد بررسی قرار بدهد و در نتیجه آن با سازگار نمودن مدلهای موجود برای کارآفرینان رسانهای، چارچوبی ارائه دهد که از طریق آن بتوان فعالیتهای کارآفرینانه شرکتهای کوچک را به سمت تجاریسازی موفق در قالب محصولات و خدمات جدید هدایت کرد.
نظر به موارد بیان شده، پژوهش حاضر با توجه به ناکامی کارآفرینان ایرانی در حضور موفقیتآمیز در بازار و ارائه نشانهای تجاری قابل اتکا و نیز عدم ارائه محصولات موفق ایرانی از طرف شرکتهای کوچک در بازارهای دیجیتال، این مسئله را مورد بررسی قرار میدهد که «برای کمک به تجاریسازی موفق نوآوریهای دیجیتال کارآفرینان رسانهای در بازار کشور، چه چارچوبی میتوان ارائه کرد؟». در ارائه این چارچوب چند نکته مورد توجه پژوهشگر قرار گرفته است. نخست اینکه کارآفرینان رسانهای به رغم ویژگیهای مشترک، دارای تفاوتهای قابل توجهی هستند و از این رو در مطالعه چارچوب تجاریسازی باید به این تفاوتها توجه نمود. وجود این تفاوتها مانع از ارائه یک مدل فراگیر قابل تعمیم برای همه میشود و از این رو چارچوب مورد نظر باید به نقاط اساسی اشتراک کارآفرینان رسانهای توجه کند. نکته دوم اینکه در زمینه تجاریسازی نوآوریهای دیجیتال تاکنون پژوهشهای زیادی صورت نگرفته است و از این رو بدنه پژوهشی این موضوع چندان پربار نیست. بنابراین در پژوهش حاضر ایجاد زیربنای ابتدایی مد نظر قرار دارد تا مطالعات آینده با استفاده از یافتههای آن، به توسعه موضوع بپردازند. از این رو پژوهش در جستجوی چارچوب است، نه مدل و نه الگو. چارچوب محدوده مشخصی را تعیین میکند که در آن میتوان نسبت به حضور عناصر مشخص برای دستیابی به هدف مورد نظر پژوهش اقدام کرد، در حالی که مدل به روابط میان این عناصر نیز میپردازد. در یک چارچوب «باید و نبایدها» (مییرزوِسکا و هالیفیلد، ۲۰۰۶) و «محدوده مطالعه» (مک گراث، ۲۰۰۹) و «دستهبندی توصیفی» (شیلدز و تجلی، ۲۰۰۶) مشخص میشود و روابط میان اجزا و چگونگی ترکیب آنها برای دستیابی به تجاریسازی موفق مد نظر نیست.از این رو چارچوب مورد نظر پژوهش به روابط میان عناصر توجهی ندارد و به محدوده عناصر و رفتارهایی میپردازد که میتوانند در تجاریسازی موفق نوآوریهای دیجیتال کارآفرینان رسانهای سودمند باشند.
۱-۲- ضرورت انجام تحقیق
بنگاههای کارآفرین بخش بزرگی از اقتصاد را تشکیل میدهند. تأثیر آنها در اشتغال، ایجاد درآمدهای خصوصی، رواج نوآوری و ترویج روحیه کسب و کار در جامعه امری مشخص و قطعی است. این بنگاهها با استفاده از منابع محدود و مدیریت تواناییهای افراد در سطح خرد دست به فعالیتهای تجاری میزنند که منجر به استفاده از پتانسیلهای خرد جامعه برای تولید کالاها و خدمات جدید و ثروت آفرینی میشود. حضور این شرکتها در صنعت رسانه یک تحول بزرگ محسوب میشود، زیرا تا پیش از ظهور فناوریهای نوین ارتباطی بیشتر شرکتهای فعال در صنعت رسانه شرکتهای بزرگ بودند که به دلیل الزامات سرمایهای و مالی این صنعت بخش بزرگ بازار را تسخیر کرده بودند و شرکتهای کوچک صرفأ ارائه دهندگان خدمات به آنان محسوب میشدند(آریس و بوگین، ۲۰۰۵). با ظهور فناوریهای نوین و به ویژه رواج شبکههای اینترنت و ارتباطات سیار، صنعت رسانه تحول بزرگی را تجربه کرد و آن حضور شرکتهای کوچک رسانهای به عنوان بازیگرانی قابل اعتنا بود. فناوریهای دیجیتال هزینه ورود به بازار و انجام فعالیتهای رسانهای را بسیار تنزل داد و از این رو شرکتهای کوچک و کارآفرین این فرصت را یافتند که با بسیج تواناییهای خود نقشی موثر در بازار ایفا کنند.
یکی از ویژگیهای این شرکت های کارآفرین نوآوری است، به ویژه در بازارهایی که به دلیل کوچکی، ورود به آنها برای شرکتهای بزرگتر صرفه اقتصادی ندارد (خواجهئیان و روشندل اربطانی، ۲۰۱۱). شرکتهای کوچک به دلیل ساختار خلاقانه و انعطافپذیر خود همواره مستعد ارائه نوآوریهای جدید هستند و معمولأ افراد شاغل در آنها نیز نوآوریهای متعددی را مطرح میسازند. با این حال نکته کلیدی این است که این نوآوریها کمتر به محصول واقعی در بازار تبدیل میشوند. این مسئله دلایل گوناگونی دارد، از عدم امکانات مالی و فنی برای اجرایی ساختن آن گرفته، تا برداشت مدیریت از عدم امکان محافظت از محصول در صورت عملیاتی شدن و یا عدم توانایی شرکت در بازاریابی صحیح محصول و در نتیجه احتمال زیاد شکست.
از این رو عدم توانایی شرکت کارآفرین در ارائه نوآوری خود به بازار یک مانع بسیار اساسی در موفقیت کسب و کارهای کوچک تلقی میشود که به نوبه خود و در مقیاس بزرگتر سبب بیمیلی نسبت به فعالیتهای کارآفرینی، کوچک ماندن مقیاس فعالیتهای این شرکتها و عدم رشد صنعت میباشد که نتایج آن در سطح کلان اقتصادی عدم اشتغال و عدم رشد اقتصادی کافی خواهد بود.
با توجه به آنچه گفته شد انجام پژوهشی که به مدیران این شرکتهای کارآفرین راهکار تجاریسازی و ارائه نوآوریهای خود را به شکل محصولات جدید نشان دهد، منافع چندگانهای را نصیب کشور و جامعه نماید:
۱) به موفقیت شرکتهای کارآفرین کمک میکند،
۲) با موفقیت شرکتهای کارآفرین، دامنه فعالیتهای آنان، تعداد آنان، و در نتیجه فعالان آنها افزایش مییابد،
۳) موفقیت این شرکتها به معنی رشد اقتصادی، افزایش اشتغال، صنایع جدید، توسعه فناوریهای نوین و افزایش صادرات کشور خواهد بود،
۴) از آنجا که پیچیدگی صنعت رسانه و سرعت تغییر در این صنعت و طول عمر کوتاه مدلهای درآمدی سبب شده که توجه به نوآوری و تجاریسازی به موقع و موفق آنها لازمه بقا در بازار رسانه باشد (آریس و بوگین، ۲۰۰۵)، از این رو برای این شرکتها امکان حضوری پایدار در بازار را فراهم میآورد.
وجود این منافع مشخص و بسیاری از منافع غیرمستقیم دیگر ضرورت این تحقیق را بیان مینماید. بیشک چنانچه این تحقیق به دستاوردهای مورد انتظار خود دست یابد میتوان امید داشت که بخش بزرگی از ناکامیهای شرکتهای کارآفرینی کشور که به دلیل عدم آشنایی با راهکارهای مناسب برای تبدیل نوآوریهای آنها به محصول صورت پذیرفته است مرتفع گردد و شکوفایی فنی این بخش کوچک ولی بسیار پراهمیت اقتصاد را شاهد باشیم.
فهرست مطالب دانلود پایان نامه(رساله دکتری)ارائه مدل تجاریسازی نوآوریهای رسانه های دیجیتال در شرکت ها
چکیده أ
فصل اول: طرح تحقیق ۱
۱-۱- بیان مسئله تحقیق ۲
۱-۲- ضرورت انجام تحقیق ۴
۱-۳- اهداف اساسی از انجام تحقیق ۶
۱-۴- پرسش های تحقیق ۷
۱-۵- قلمرو پژوهش ۷
۱-۵-۱- قلمرو موضوعی پژوهش ۷
۱-۵-۲- قلمرو مکانی انجام تحقیق ۸
۱-۵-۳- قلمرو زمانی انجام تحقیق ۸
۱-۶- تعریف واژهها و اصطلاحات تخصصی طرح ۸
فصل دوم: مرور ادبیات پژوهش
۲-۱- نوع شناسی نوآوری ۱۵
۲-۱-۱-نوآوری گسسته ۱۶
۲-۱-۲- نوآوریهای پیوسته ۱۷
۲-۱-۳- نوآوری تقلیدی ۱۸
۲-۲- تجاریسازی ۱۹
۲-۲-۱- تعریف تجاریسازی ۱۹
۲-۲-۲- عوامل موثر در تجاری سازی ۲۰
۲-۲-۳- فرایند تجاریسازی ۲۱
۲-۳- نظریههای تجاری سازی ۲۴
۲-۳-۱- عوامل مهم در طراحی مدلهای تجاری سازی ۲۵
۲-۳-۲- مدلهای تجاریسازی ۲۶
۲-۳-۲-۱- مدل ساده تجاری سازی ۲۶
۲-۳-۲-۲- مدل سنتی تجاریسازی ۲۶
۲-۳-۲-۳- مدل پیچیده ۲۷
۲-۳-۲-۴- مدل بینظمی ۲۹
۲-۳-۲-۵- مدل زنجیرهای نوآوری ۳۰
۲-۳-۲-۶- مدل زنجیره ارزش نوآوری ۳۳
۲-۳-۲-۷-چارچوب اقتضایی کوک و بیمن برای نوآوریهای بازارگرا ۳۴
۲-۳-۲-۸- نوآوری در شرکتهای کوچک و متوسط ۳۵
۲-۳-۲-۹- مدل فرایند عمومی تجاریسازی نوآوری تکنولوژی ۳۷
۲-۳-۲-۱۰- مدل فرایند نوآوری در محتوای رسانهای ۳۸
۲-۳-۳- ارتباط میان مدلهای تجاری سازی با داشتن چشمانداز استراتژیک ۴۰
۲-۳-۴- ارتباط میان مدلهای تجاریسازی و محیط کسب کار ۴۲
۲-۴- ادبیات نظری درباره صنعت رسانه ۴۳
۲-۴-۱-بخشبندی صنعت رسانه بر اساس تفاوتها ۴۳
براساس مخاطب هدف ۴۴
براساس موضوع و نوع محتوا ۴۴
براساس جایگاه در زنجیره ارزش ۴۵
براساس نوع شخصیت مشتری مورد نظر ۴۶
براساس معروفیت برند ۴۶
بر اساس مدل درآمدی ۴۷
۲-۴-۲- شباهتهای رسانهها ۴۹
محصول کوتاهعمر و گذرا ۴۹
تعامل با یک بازار سه بخشی ۵۰
حساسیت به واکنش مخاطبان ۵۱
گستره محلی و منطقهای ۵۲
اهداف اقتصادی و اجتماعی ۵۳
۲-۴-۳- بررسی وضعیت کنونی صنعت رسانه ۵۳
۲-۴-۴- زنجیره ارزش رسانه ۵۹
فرایند تولید محتوا ۶۰
فرایندآمادهسازی محصول ۶۱
فرایند جذب آگهی ۶۱
تعامل با مصرف کننده نهایی ۶۲
۲-۴-۴-۱- زنجیره ارزش در تلویزیون اینترنتی ۶۳
تولیدکنندگان محتوا ۶۴
بسته بندی محتوا ۶۴
عرضه کنندگان محتوا ۶۴
توزیعکنندگان محتوا ۶۵
۲-۵- ادبیات نظری درباره تحولات رسانهها به سمت رسانههای دیجیتال ۶۵
۲-۵-۱- تاریخچه تحول در مدلهای کسب و کار ۶۵
۲-۵-۱-۱- مدلهای اولیه کسب و کار رسانه ها در اینترنت ۶۸
۲-۵-۱-۲- تحول در مدلهای کسب و کار اینترنتی به سمت مدلهای کنونی ۷۰
۲-۵-۲- مدلهای کسب و کار آینده ۷۳
۲-۵-۳- پهنای باند؛ روند آینده اینترنت ۷۶
۲-۵-۴- مدلهای جدید کسب و کار اینترنتی ۷۸
بازاریابی سرگرمیهای آنلاین: ۷۸
فروش آنلاین محتوای سنتی: ۷۹
اشتراک سرگرمیهای دوسویه: ۷۹
مدل شبکه اجتماعی: ۸۱
۲-۶- کارآفرینی رسانهای ۸۱
۲-۶-۱- ویژگیهای عمومی و کارآفرینانه محصولات رسانهای ۸۱
۲-۶-۲- مهارتهای مورد نیاز شرکتهای رسانهای در عصر تحولات فناوری ۸۶
۲-۶-۳- پژوهشهای مربوط به کارآفرینی و رسانه ۸۸
۲-۷- مرور گزارشهای کارآفرینان رسانهای ۹۳
۲-۸- مرور خط مشیگذاری رسانهای و زیرساختهای قانونی ۹۶
۲-۹- استخراج چارچوب مفهومی اولیه ۱۰۱
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
الف) روش شناسی تحقیق ۱۰۴
پیوند تحقیق کیفی و کمّی در یک طرح تحقیق ۱۰۴
فرایند تحقیق نظریه پردازی داده بنیاد ۱۰۵
دورانی بودن فرایند تحقیق در نظریه دادهبنیاد ۱۰۷
نظریه در فرایند تحقیق ۱۰۸
بررسی کیفیت تحقیق ۱۰۹
پایایی تحقیق ۱۱۰
۳-۱- شرح تفصیلی مراحل تحقیق ۱۱۲
مرحله اول: انجام مطالعات اسنادی ۱۱۲
مرحله دوم: مشاهده و تحلیل نظری موضوع در صنعت رسانه ۱۱۳
مرحله سوم: شناسایی وضعیت کارآفرینی رسانهای در کشور از طریق پرسشنامه ۱۱۳
مرحله چهارم: انجام مصاحبههای عمیق با کارآفرینان رسانهای و یا مدیران ارشد شرکتها ۱۱۴
مرحله پنجم: کدگذاری و تحلیل مصاحبهها ۱۱۴
مرحله ششم: آزمون یافتهها ۱۱۵
۳-۲- جامعه و نمونه آماری ۱۱۵
۳-۲-۱- جامعه آماری ۱۱۵
۳-۲-۲- نمونه آماری و روش نمونهگیری ۱۱۵
۳-۳-روشهای گردآوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات: ۱۱۷
۳-۳-۱- روش گردآوری دادهها ۱۱۷
۳-۳-۱-۱- مطالعه اسنادی ۱۱۸
۳-۳-۱-۲- پرسشنامه ۱۱۸
۳-۳-۱-۳- مصاحبه ۱۱۹
۳-۳-۲- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ۱۲۰
۳-۳-۳- مراحل تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل تِم ۱۲۱
۳-۴: پایایی (قابلیت اعتماد) مصاحبه ۱۲۴
۳-۵- سنجش روایی پژوهش ۱۲۵
فصل چهارم: یافتههای پژوهش
۴-۱- ویژگیهای جمعیت شناختی کارآفرینان ۱۲۹
۴-۱-۱- دسته بندی براساس ویژگی سنی ۱۲۹
۴-۱-۲- دسته بندی براساس ویژگی تحصیلی ۱۳۰
۴-۱-۳- دسته بندی بر اساس تعداد کارکنان ۱۳۰
۴-۱-۴- دسته بندی براساس نوع محصول ۱۳۱
۴-۱-۵- ویژگی مزیت رقابتی ۱۳۱
۴-۲- تحلیل دادههای پرسشنامه ۱۳۲
۴-۲-۱- منابع تأمین سرمایه اولیه ۱۳۲
۴-۲-۲- عناصر غایب در بازار رسانهای کشور ۱۳۳
۴-۲-۳- سنجش ویژگیهای بازار رسانه کشور ۱۳۴
۴-۲-۳-۱- موانع ورود ۱۳۵
۴-۲-۳-۲- سهولت خروج ۱۳۶
۴-۲-۳-۳- میزان رقابت ۱۳۶
۴-۲-۳-۴- سطح سودآوری ۱۳۷
۴-۲-۳-۵- ثبات درآمدها ۱۳۷
۴-۲-۴- سنجش ابعاد مربوط به بازار ۱۳۷
۴-۲-۵- راهبردهای بازاریابی ۱۳۹
۴-۲-۶- سنجش عملکرد کارآفرینان رسانهای ۱۴۱
۴-۲-۶-۱- اهداف سودآوری ۱۴۲
۴-۲-۶-۲- دستیابی به سهم بازار مورد نظر ۱۴۲
۴-۲-۶-۳- میزان رشد درآمد ۱۴۲
۴-۲-۶-۴- ارائه منافع خاص به مصرف کنندگان ۱۴۳
۴-۲-۶-۵- جدید بودن محصول برای بازار ۱۴۳
۴-۳- یافتههای ناشی از تحلیل کدهای مصاحبه ۱۴۳
۴-۳-۱- عوامل مرتبط با منابع ۱۴۴
۴-۳-۱-۱- مزیت رقابتی ۱۴۴
۴-۲-۱-۲- مدیریت منابع سازمانی ۱۴۵
۴-۳-۱-۳- مدیریت منابع خارج از سازمان ۱۴۸
۴-۳-۲- عوامل مرتبط با شرکت ۱۵۰
۴-۳-۲-۱. سبک کارآفرینی ۱۵۰
۴-۳-۲-۲. یادگیری ۱۵۱
۴-۳-۲-۳. رفتارهای کارآفرینی ۱۵۲
۴-۳-۲-۳. دانش مدیریت کسب و کار ۱۵۲
۴-۲-۳-عوامل مرتبط با محصول ۱۵۳
۴-۲-۳-۱. ایده محصول ۱۵۳
۴-۲-۳-۲. طراحی محصول ۱۵۴
۴-۲-۳-۳. زمانبندی ارائه محصول ۱۵۵
۴-۲-۴- عوامل مرتبط با استراتژی ۱۵۶
۴-۲-۴-۱. استراتژی رقابتی ۱۵۷
۴-۲-۴-۲. مدل درآمدی ۱۵۸
۴-۲-۴-۳. شناخت بازار و مشتریان ۱۵۹
۴-۲-۵- عوامل مرتبط با زیرساخت ۱۶۰
۴-۲-۵-۱. زیرساخت الکترونیکی پایه (دسترسی) ۱۶۰
۴-۲-۵-۲. زیرساخت پرداخت الکترونیکی ۱۶۰
۴-۲-۵-۳. زیرساخت توزیع ۱۶۱
۴-۲-۵-۴. زیرساخت قوانین دولتی ۱۶۱
۴-۴- نتایج ناشی از نظرهای گروه کارشناسان ۱۶۲
۴-۵- نتایج خروجی نرمافزار ۱۶۳
فصل پنجم: نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها
۵-۱- مروری دوباره بر مسئله پژوهش ۱۶۵
۵-۲- بحث بر روی یافتهها ۱۶۵
۵-۳- نتیجهگیری ۱۶۶
۵-۳-۱- پاسخ نخستین سئوال فرعی پژوهش ۱۶۶
۵-۳-۲- پاسخ دومین سئوال فرعی پژوهش ۱۶۸
۵-۳-۳- پاسخ سومین سئوال فرعی پژوهش ۱۷۱
۵-۳-۱- مزیت رقابتی ۱۷۲
۵-۳-۲- تیم و نیروی انسانی ۱۷۳
۵-۳-۳- سرمایه مالی ۱۷۴
۵-۳-۴- سرمایه فیزیکی ۱۷۵
۵-۳-۵- سرمایه اجتماعی ۱۷۵
۵-۳-۶- برونسپاری فعالیتها و قراردادهای همکاری ۱۷۶
۵-۳-۷- ایده کسب و کار ۱۷۷
۵-۳-۸- طراحی محصول ۱۷۷
۵-۳-۹- زمانبندی ارائه محصول ۱۷۸
۵-۳-۱۰- چشمانداز و برنامهریزی آینده ۱۷۹
۵-۳-۱۲- مدل درآمدی ۱۷۹
۵-۳-۱۳- نیازهای بازار و مشتریان ۱۷۹
۵-۳-۱۴- دانش مدیریت کسب و کار ۱۸۰
۵-۳-۱۶- ویژگیها و سبک کارآفرین ۱۸۰
۵-۳-۱۷- یادگیری سازمانی ۱۸۱
۵-۳-۱۸- چالاکی ۱۸۱
۵-۳-۱۹- زیرساخت دسترسی به شبکه ۱۸۱
۵-۳-۲۰- زیرساخت پرداخت الکترونیکی ۱۸۲
۵-۳-۲۱- زیرساخت توزیع ۱۸۲
۵-۳-۲۲- زیرساخت قوانین دولتی ۱۸۲
۵-۳-۲۳- نظام اطلاعات بازار ۱۸۳
۵-۳-۴- پاسخ سئوال اصلی پژوهش ۱۸۴
۵-۵- فرمول پیشنهادی برای تجاری سازی ۱۸۶
۵-۶-محدودیتهای پژوهش ۱۸۹
۵-۶-۱- محدودیتهای ناشی از ماهیت پژوهش (نوع اول) ۱۸۹
۵-۶-۲- محدودیتهای انجام پژوهش (نوع دوم) ۱۸۹
۵-۷- مقایسه با پژوهشهای مشابه ۱۹۰
۵-۸- پیشنهادها ۱۹۱
۵-۸-۱- پیشنهادهای برگرفته از یافتههای پژوهش ۱۹۱
۵-۸-۲- پیشنهادهایی برای پژوهشهای آتی ۱۹۶
منابع ۱۹۷
پیوست ۱: پرسشنامه سنجش وضعیت بازار کارآفرینی ۲۰۳
پیوست ۲: مدل اولیه استخراج شده توسط پژوهشگر ۲۱۴
نوع فایل : ورد(docx)
تعداد صفحات : ۲۳۲
مقطع: دکتری
سال تحصیلی:۱۳۹۱
قیمت : ۲۸۰۰۰تومان