دانلود ادبیات نظری و پیشینه تحقیق هوش سازمانی

[box type=”note” align=”aligncenter” class=”” width=””]نوع فایل :ورد (ِdocx) | حجم:۷0کیلوبایت (rar) | تعداد صفحات : 20| قیمت : 12۰۰۰ تومان[/box]
1-2) تعاريف هوش
هوش عبارت است از توانايي يادگيري و به کار بردن آنچه ياد گرفته شده، در سازگاري با اوضاع و احوال تازه و حل مسائل و مشكلات تازه(مان،1378) مجموعه استعدادهايي است كه با آنها شناخت پيدا ميکنیم، شناخت ها را به ياد مي سپاريم و عناصر تشكيل دهنده فرهنگ را به كار مي بريم تا مسائل زندگي روزانه را حل كنيم و با محيط ثابت و محيط درحال تغيير سازگار شويم(گنجي،1382 ).در مورد هوش سازماني نظرات متفاوتي از ديدگاههاي مختلفي وجود دارد كه به اختصار هركدام از اين معانيآورده ميشود. البته يادآوري مي کنيم كه برخي از محققان مثل خانزاده (1386: 12) هوش تجاري را به جاي هوش سازماني به کار مي برند. هوش تجاري سازمانها را از ديدگاه عوامل كسب و كار و تجارت مورد ارزيابي قرار ميدهد. وی هوش سازماني[1] را داشتن دانشي فراگير از همه عواملي مانند مشتريان، جامعه و مخاطبان، ارباب رجوع و رقبا، محيط اقتصادي، عمليات و فرايندهاي سازماني (مالي، فروش، توليد، منابع انساني و…) میداند که بر سازمان اثرگذارند و مدیران را براي تصميم گيري درباره همه عوامل موثر بر سازمانها و شرکتها توانمند ميسازد. ولی باید توجه داشت که هوش سازمانی، سازمانها را فارغ از كسب و كار و از تمامي ديدگاهها و جنبه هاي سازماني مورد بررسي قرار ميدهد. برخي دانشمندان هوش سازماني را از ديدگاه معرفت شناختي بررسي كردهاند: ديدگاه شناختي، ديدگاه رفتاري و ديدگاه عاطفي – اجتماعي سه مقوله هوش سازمانياند و هدف كلي، اين است كه بدانيم، چگونه آميزش مكاتب مختلف انديشه ميتواند درك جامعي از هوش سازماني در مديريت و ادبيات توسعه سازماني ارائه دهد. هوش سازماني فرايندي اجتماعي است كه نظريه هاي زيربنايي آن بر مبناي نظريه هاي هوش فردي محض بوده كه تاكنون ناديده انگاشته شده اند.كاربرد هوش فردي به نوبه خود نتوانسته است، ماهيت اجتماعي هوش سازماني را مشخص كند.(اکگان ،2007: 14)[2].
2-1-1) مبانی نظری هوش سازمانی
در زمینه هوش سازمانی تاکنون تعاریف و مدل های بسیاری از سوی صاحب نظران مطالعات سازمانی ارائه گردیده است. خلاصه ای از نکات کلیدی این تعاریف در جدول شماره 2-1 ارایه شده است. در این میان دیدگاه آلبرشت[3]، جامع ترین دیدگاه موجود پیرامون هوش سازمانی می باشد (زارعی متین و حمیدی زاده و رهبر، 1387: 9)؛ چرا که ضمن دارا بودن ویژگی های سایر مدل ها، از نظر سنجش نیز قابل اندازه گیری بوده و سایر مولفه های مدل های دیگر را نیز تحت پوشش قرار می دهد (عرفانی خانقاهی و جعفری، 1389: 23)؛ و تاکنون نیز چندین بررسی تجربی بر اساس این مدل انجام شده است.لازم به ذکر است که گاهاً مفهوم هوش سازمانی با مفهوم هوشمندی کسب و کار[12] (تجاری) یکسان تلقی میشود؛ در حالی که به اجمال این دو مفهوم یکی نبوده و هر کدام چارچوب و کاربرد خاص خود را دارا بوده و در این پژوهش نیز مفهوم هوش سازمانی مد نظر بوده است. هدف اصلی هوشمندی کسب و کار بدست آوردن اطلاعات برتر[13] و قرار دادن این اطلاعات در اختیار تصمیم گیران میباشد. هوشمندی کسب و کار اصطلاح فراگیری است که تعدادی از تکنولوژیها نظیر شاخص های کلیدی عملکرد[14] و داده کاوی[15] را شامل میشود (سیمون[16] ،2010: 28).در تعریف دیگری هوشمندی کسب و کار به عنوان ترکیبی از محصولات، تکنولوژی و روشهای سازماندهی اطلاعات کلیدی مورد نیاز مدیریت تعریف شده است که موجب بهبود سود و عملکرد میگردد. هوشمندی کسب و کار شامل اطلاعات کسب و کار و تجزیه و تحلیل کسب و کار در چارچوب فرآیندهای کلیدی کسب و کار است که منجر به تصمیمات و اقداماتی است که در نهایت موجب بهبود عملکرد کسب و کار میشود. به طور خاص، هوشمندی کسب و کار به معنای کاربرد داراییهای اطلاعاتی در فرآیندهای کلیدی کسب و کار برای دستیابی به بهبود عملکرد کسب و کار میباشد.(ویلیامز و ویلیامز[17]، 2007: 35).در ادامه ادبیات نظری و پیشینه تحقیق هوش سازمانی ارائه شده است.
2-1-2) دیدگاه های هوش سازمانی
2-1-2-1) هوش سازماني از ديدگاه ماتسودا
تي ماتسودا [18] هوش سازماني را مجموع تواناييهاي ذهني يك سازمان می داند که تركيبي از دو عامل هوش انساني و هوش ماشيني است و دارای دو جزء است:
هوش سازماني به عنوان يك فرايند، که تجزيه و تحليل نظري يك سازمان را با مجموعه اي از فرايندهاي فرعي فراهم مي سازد و دارای ويژگيهای تعامل، اجماع، همكاري يا تشريك مساعي، است؛ و هوش سازماني به عنوان يك محصول ، که خط مشي تركيبي و طرح و راهنماييهايي براي طراحي سيستم اطلاعاتي براي يكديگر سازمان ارائه ميکند. البته اين دو جزء از يكديگر جدا نيستند و به عنوان دو عامل وابسته به در سازمان عمل می کنند(حياتی، 1385: 16).
2-1-2-2) هوش سازماني از ديدگاه ويليام هلال
از نظر ويليام هلال[19] ( 1998: 42) هوش سازماني يعنی ظرفيت يک سازمان براي ايجاد دانش واستفاده از آن براي وفق يافتن با محيط يا بازار، از لحاظ استراتژيک هوش سازماني شبيه به بهره هوشی[20] است، اما در يک سطح سازماني شکل گرفته است. که آن را OIQ[21] می نامنم و مانند بهره هوشی قابل اندازه گيري است. اگر سازمانها رهبران خوبي همراه با استراتژي هاي زيرکانه و محيط مطلوب نداشته باشند، مانند انسانها ممکن است از هوششان براي موفقيت استفاده نکنند و در زماني که نظريه هايی همچون يادگيري سازماني و داراييهاي ناملموس مورد استفاده قرار ميگيرند، ممکن است چگونگی اجرا و ارزيابی اين روشها، چگونگی ارتباط آنها با عملکرد و نحوه توسعه آنها، به سختی درک شود. هلال و همكارانش هوش سازماني را تابعي از پنج زير سيستم شناختي مي دانند كه عبارت اند از: ساختار سازماني، فرهنگ، روابط ذي نفعان، مديريت دانش و فرايندهاي استراتژيك (لیبوویتز[22]،2000: 89).
فهرست مطالب دانلود ادبیات نظری و پیشینه تحقیق هوش سازمانی
2-1) تعاريف هوش 4
2-1-1) مبانی نظری هوش سازمانی 5
2-1-2) دیدگاه های هوش سازمانی 6
2-1-2-1) هوش سازماني از ديدگاه ماتسودا 6
2-1-2-2) هوش سازماني از ديدگاه ويليام هلال 7
2-1-2-3) هوش سازماني از ديدگاه مك مستر 7
2-1-2-4) هوش سازماني از ديدگاه کارل آلبرشت 7
2-1-3) هوش سازماني 10
2-4) پیشینه تحقیق 14
2-4-1) مطالعات انجام گرفته در داخل کشور 14
2-4-2) مطالعات انجام گرفته در خارج کشور 15
پرسشنامه هوش سازمانی 16
منابع 18
[box type=”info” align=”aligncenter” class=”” width=””]
نوع فایل : ورد(docx)
تعداد صفحات :20
مقطع: کارشناسی ارشد
سال تحصیلی:۱۳۹۴
قیمت : 12۰۰۰ تومان[/box]
منابع
حیاتی م. 1387. بررسي وضعيت هوش سازماني سازمان پژوهش و برنامه ريزي و ارائه چارچوب مفهومي مناسب. رساله دكتري، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران.
جعفري پ، فقيهي ع. 1388. ميزان مؤلفه هاي هوش سازماني در سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي. فصلنامه دانش و پژوهش در علوم تربيتي- برنامه ريزي درسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد خوراسگان (اصفهان)، شماره 23، پاييز 1388. ص 45-66
زارعی متین ح. 1378. خلاقیت. تهران، دانش مدیریت، شماره 24، صفحات 66-59.
عرفاني خانقاهي م، جعفري پ. 1389. بررسي اثرات مستقيم و غيرمستقيم سبكهاي رهبري تحولي، فرهنگ يادگيري و يادگيري سازماني بر هوش سازماني در دانشگاه آزاد اسلامي (منطقه هشت). فصلنامه رهبري و مديريت آموزشي، 4 (1) 66-49.
گنجي ح. 1380. بهداشت رواني. تهران.
كاپلان رابرت اس، ديويـد پـي نورتـون. 1387. سازمان استراتژي محـور. پرويـز بختيـاري، تهـران: انتشارات سازمان مديريت صنعتي. چاپ هفتم.
ملك زاده غ. 1389. هوش سازماني؛ ابزاري قدرتمند در مديريت شركتهاي دانش محور. فصلنامه تخصصي پاركها و مراكز رشد فناوري، شماره 2.
مان نورمن لسلي. 1378. اصول روانشناسي «اصول سازگاري آدمي»، ترجمه و اقتباس محمود ساعتچي. تهران: اميركبير.
Akgun, A. E. Byrne, John. Keskin, Halit. 2006. “Organizational intelligence:” a structuration view, the current issue and full text archive of this journal is available at: www.emeraldinsight.com/00935-4814.htm.
Albrecht, K. 2003. Organizational intelligence and knowledge management: Thinking outside the silos. The Executive Perspective. Retrieved from www.karel Albrecht.Com. 1-170.
Albrecht, K. 2003. The power of mind at work: Organizational intelligence in action. New York:Amacom.
Albrecht, K. 2003. Organizational intelligence survey, Preliminary assessment, (p.34), Australian Institute of Management.
Albrecht, K. 2002. Organizational intelligence profile, Preliminary assessment questionnaire (p.3), San Diego California.
Bencsik, A.; Lőre, V., & Marosi, I. 2009. From individual memory to organizational memory (intelligence of organizations), World academy of science, engineering and technology, 56.
Ding, Xiu-Hao., & Huang, Rui-Hue. 2010. Effects of knowledge spillover on inter-organizational resource sharing decision in collaborative knowledge creation, European Journal of Operationa Research, 201, 949-959.
Higginns J, William Rl, Mclaughlin TF. 2001. The effects of social reinforcement on the academic achievement for a third-grade student with learning disabilities.Education &Treatment of Children.
Ichijo, K., & Nonaka, I. 2006. Knowledge creation and management: new challenges for managers, Oxford university press, New York.
Kerfoot K. 2009. On leadership organizational education. Journal of Movement Science & Sports. Spring-Summer; 7(13):137-44.[Persian]
Lefter, V., Prejmerean, M., & Vasilache, S. 2008. The dimension of organizational intelligence in romanian companies- A human capital prspective. Academy of Economic Studies, Bucharest.
Leana , C. R . and Van Buren , H.J. 1999. Organizational social capital and employment practices. Academy of Management Review , Vol . 24 , No,3 pp538-55.
Liebowitz, Jay. 2000. “Building organizational intelligence: a knowledge management primer”. 1st edition, PP: 1-4, available at: the Acm Digital Librarty.
Mooghali, A. R., & Azizi, A. R. 2008. Relation between organizational intelligence and organizational knowledge management development, World Aapplied Sciences Journal, 4(1), 1-8.
Potas N, Ercetin SS, Kocak S. 2010.Multi dimensional organizational intelligence measurements for determining the institutional and managerial capacity of girls’ technical education institution (Diyarbakir, Sanliurfa and Konya/Turkey). African Journal of Business Management; 4(8):1644-51.
Potas, N., Ercetin, S. S., & Kocak, S. 2010. Mtultidimentiomal organizational intelligence measurement for determining the institutional and managerial capacity of girl’s technical education institution. African Journal of Bussiness Management,4,1644-1651.
Seemoon. I. 2010. Organizational intelligence in action. Personnel Psychology,57,1071-1073.
Stalinski, S. 2004. Organizational intelligence: a systems perspective, organization Development Journal, 22(2), ABI/INFORM Global, 55-67.
Stonehouse, G. H., & Pemberton Jonathan D. 1999. Learning and knowledge management in the intelligent organization, Participation & Empowerment, 7(5), 131- 144.
Stonehouse, G. H., & Pemberton Jonathan D. 1999. Learning and knowledge management in the intelligent organization, Participation & Empowerment, 7(5), 131-144.
Taheri Lari, M. 2010. Knowledge management position in organization intelligence, Organization intelligence melli conference, Tehran, November (inPersian).
Yolles M. 2005. Organisational intelligence. Journal of workplace learning. 17(1/2):99-114. 13- Robbins SP. Organization theory: structure, design, and applications. 3rded. USA, New Jersey: Prentice-Hall.1987.
Williams,Steve.Williams,Nancy. 2007.The profit impact of business intelligence ,San Francisco, Elsevier -Yolles,Maurice.Organisational intelligence The Journal of Workplace Learning.Vol.17,No.1/2,pp.99 114,available at:www.emeraldinsight com.
Yaghoubi, N.M., Kazemi, M., & Moloudi, J. 2010. Review of relationship between organizational intelligence and intellectual capital. Interdisciplinary Journal of Contemporary Research in Business, 2 (7) 355-363.